آوریل 132015
 

«رسانه به وسايل يا تدابير فني اطلاق مي شود كه ارتباط جمعي از طـريق آن به وقوع مي پيوندد».
رسانه ها داراي طيف وسـيعي هـستند و از اين رو، نهادهايي همچون نهاد نماز جمعه را نيز مي توان به عنوان يك رسانه اسلامي در نظر گرفت كه همانند ابزار و وسيله اي براي انتقال و ارتباط پيام نقش ايفاد مي كند.در واقع نماز جمعه رسانه اي است كه به صورت چـهره به چهره و مستقيم با مخاطبان خود ارتباط برقرار كرده و رابطه اي تعاملي و دو سويه را با آنها ايجاد مي كند. مخاطبين اين رسانه،منفعل و ايستاد نبوده و به صورت فعال و پويا در ارتباطي متقابل با رسانهء نماز جمعه همكاري مي نمايند.

در واقع نوعي رابـطهء اسـاسي بين خطيب جمعه و نمازگزاران ايجاد مي شود و امكان انتقال احساسات،عواطف و گرايشات فراهم مي شود.
تبليغات رسانه اي مدرن اگرچه گستره اي وسيع تر دارند ولي عمق كمتري داشته و در ارتباط با مخاطبان ناآشنا بازخورد مستقيم ندارند و علي رغم بهره مندي از كثرت مخاطبان و تنوع و جذابيت روشـ ها در كـوتاه مدت شبكهء ارتباطي شناخته شده اي نمي سازند و احساسات انساني و ديني را نيز به شكلي ژرف و ماندگار تحت تأثير قرار نمي دهند.
نماز جمعه در اين ميان به جنبه هاي اجتماعي رابطهء انسان با خداوند از يك سو و رابطهء مسلمانان با يـكديگر از سـوي ديگر،توجه دارد. همچنين حد واسطي است ميان جامعه و حكومت اسلامي كه خواست ها و نيازهاي دو طرف را به طرف مقابل منعكس مي كند.
اصولا نظام ارتباطات اسلامي در حوزهء نظام فرهنگي اسلامي تعريف مي شود؛نظامي كه مبنايش جهاني بيني توحيدي و اتكايش به بـاورها، ارزش ها و اعـمال فـردي-اجتماعي است كه اسلام آن هارا مشخص كـرده است.
مفهوم ارتـباطات در اسـلام به جاي تأكيد بر ابعاد كمي و خطي،بر ابعاد فرهنگي و معاني شناختي تأكيد دارد و در واقع مقصود نهايي همه كاركردهاي ارتباطات و رسانه هاي اسلامي، تزكيه معنوي است.
بديهي است كه رسـانهء نـماز جـمعه به عنوان يك رسانه اسلامي طبعا ارزش ها و قواعد حـاكم بـر رسانه اسلامي و رسانه هاي ديني را به همراه خود دارد.بايد توجه داشت كه مفاهيم وحدانيت خداوند،جهان آخرت، رسالت،مسئوليت اجتماعي،وحدت امت اسلامي،امر به معروف و نهي از مـنكر و تـقوا،اصول راهـنمايي كننده اي هستند كه بنيان قواعد اخلاقي رسانهء اسلامي را تشكيل داده و بايد مـدنظر قرار گيرند.
همچنين به دليل قابليت ها،ظرفيت ها و كاركردهاي نماز جمعه،نقش رسانه اي آن حوزهء گسترده تري را در بر گرفته است و از ميزان نقش هاي به عهده گرفته شـده تـوسط سـاير رسانه ها فراتر مي رود.اين نكته اي اساسي است كه گردانندگان اين رسانه بايد آن را مـد نـظر داشته و در برنامه ريزي هاي خود رعايت نمايند.
فرآيندهاي ارتباطي نماز جمعه
هدف از ارتباطات،انتقال اطلاعات و انديشه است.با توجه به روند رو به گسترش دانش و فـن آوري در جـامعه و شـتاب و تغييرات اجتماعي، نقش اطلاعات،اطلاع رساني و شناخت عوامل مؤثر بر ارتباطات(مبدأ،مقصد،پيام،وسيله، بازخورد و اختلال)ضرورت خاصي يافت است.ء نماز جـمعه،يك رسـانهء ارتـباطي است و در يك فضاي ارتباطي تعاملي عمل مي كند؛چرا كه مخاطبان آن منفعل نبوده و به صورت چهره به چهره و رو در رويـ،درگير پيـام هاي ارسـالي از سوي فرستندهء پيام(امام جمعه)هستند.
در مورد پيام هايي كه به مخاطبان و نمازگزاران داده مي شود بايد انگيزه ها و مقاصد و مـشخصات اجتماعي و فـرهنگي مورد نظر ائمه جمعه در پيام سازي مشخص و معين گردد و به نوع انتخاب پيام،تنظيم و نحوهء ارسـال آن تـوجه و دقـت كافي داشته باشند.
البته اگر ائمه جمعه براي ارائه پيام ها در چارچوب تصميمات«شوراي سياستگذاري ائمهء جمعه»عمل كنند،به ليل انـسجام و وحـدت اجتماعي و تشكل گروهي ناشي از آن، پيام سازي بهتر صورت مي گيرد و نتيجهء مطلوب تري خواهد داشت.البته شوراي سياستذگاري بـايد بـا تـوجه به شرايط فرهنگي و اجتماعي هر منطقه برنامه ريزي داشته باشد.
محتواي پيام نماز جمعه
پيام ها بايد به گونه اي تنظيم شـود كـه توجه پيام گيران(نماز گزاران)را به خود جلب كرده و علايق آنها را با پيام همسو نمايد.
پيام ها بـايد مـوضوع روز مـورد نظر نمازگزاران بوده و به صورت مستقيم با زندگي و حيات اجتماعي آنان مرتبط باشد تا تأثير بيشتري بـر مخاطبان داشـته باشد.
پيام ها بـايد با توجه به پايگاه طبقاتي، اجتماعي،فرهنگي و سياسي نمازگزاران ارائه شود.
محتواي خطبه هاي نماز جمعه تا حـدود زيـادي از رويدادها و واقعيت هاي اجتماعي تأثير مي پذيرند. اين محتوا بايد نشانگر نگرش ها و فرضياتي باشد كه افراد يا گروه هاي معين تـوليد كـنندهء پيام نسبت به مخاطبان دارند.
محتواي پيام ها بايد روشن،واضح،دقيق و مشخص باشد تا براي اكثريت مـخاطبان مـعناي واحدي القا شود و پيام هاي ارسالي توسط گيرندگان مختلف بـه شـيوه هاي گـوناگون تفسير نشود.
مخاطبان نماز جمعه
مخاطبان نماز جمعه،افرادي هستند كه از سـر تعهد ديـني و شرعي در نماز جمعه شركت مي كنند و ارتباط بين خطيب و نمازگزاران،ابزار گرايانه و سودجويانه نيست و ازايـن رو گـرايش مخاطبان بر اساس صداقت و اعتماد اسـت.از لحـاظ مكاني نـيز معمولا مـخاطبين رسـانه نماز جمعه را مخاطبين محلي و شهري تشكيل مـي دهند و در بـعد مكاني تعداد مطلق مخاطبين مهم نيست بلكه آن چه اهميت دارد،تراكم انتشار يا بـرد رسـانه در محدودهء جغرافيايي مورد نظر است.
از بعد زماني چـون مخاطبان هفته اي يك بار در نـماز جـمعه شركت مي كنند،بهتر است محتواي نـماز جمعه بـه گونه اي باشد كه مخاطبان در طول هفته درگير محتواي پيام ها باشند و از محتوا دور نشوند.
گردانندگان بايد توجه كـنند كـه حضور مردم را در نماز جمعه بـه صـورت يـك عادت پايدار و مـستمر در آورنـد؛چون چنانچه بتوان بر تـعداد و كـميت نمازگزاران به عنوان مخاطبينت رسانه افزود،امكان بيشتري براي سرمايه گذاري و برنامه ريزي براي افزايش سطح كيفي نيز وجود دارد.
خطيب جـمعه بـراي تأثيرگذاري بيشتر بايد در عمل به مـخاطب خـود نشان دهـد مـتخصص اسـت و هدف از پيام اقناعي ويـ،نع شخصي يا گروه پيام دهنده نيست.
ائمه جمعه بايد به خصوصيات تبليغ نيز توجه داشته باشند تا تبليغات رسـانهء نـماز جمعه با روش ها و قواعد خاص در افـكار عـمومي،حافظهء اجـتماعي جديدي بـسازد كـه اين تصورات جـديد بـه حركت هاي سياسي،اجتماعي،فرهنگي و اقتصادي مبتني بر سياست هاي كلان جامعه بيانجامد.
اينك به چند مورد از شرايط موفقيت رسانه نماز جمعه اشاره مي شود:
1.استفاده تـوأمان از چـارچوب مـنطقي و عاطفي براي بيان خطبه ها:محتواي خطابه لازم است هـم از اسـتدلال خـوبي بـرخوردار بـاشد و هـم در تحريك عواطف مؤثر واقع شود.
2.پيگيري مستمر پيام خطابه در اجرا: پيگيري پيام خطابه هم در استمرار انعكاس آن و هم در مقام عمل و به ثمر رساندن محتواي پيام منجر به اثربخشي خطابه مي شود.
3.خطيب بـايد به سخنان خود اعتماد و اطمينان داشته باشد و با ايمان كامل به محتواي پيام خود آن را به زبان آورد؛در غير اين صورت از سطح تأثير خطابه كاسته خواهد شد.وضعيت ظاهري خطيب همچون:نوع لباس پوشيدن، آرايش،رفتار و…از ديـگر عـوامل تأثيرگذاري خطابه مي باشد.
4.ائمه جمعه خود عامل به احكام الهي بوده و از وجههء ديني قابل ملاحظه اي برخوردارند و اين مورد،زمينهء گرايش مردم به اسلام خواهي را فراهم مي كند.اما در صورتي كه ائمه جمعه خود عامل به آنچه مـي گويند نـباشند،خطابه آنها تأثيرگذار نبوده و مردم را آگاه نمي سازد.
5.ائمه جمعه بايد توجه كنند كه براي آگاه سازي مردم در كنار روحيهء مذهبي و باورهاي اعتقادي،تأكيد بر دانش و خرد آنان ضروري است و بايد در دسـتور كـار قرار بگيرد.
6.با اشراف ائمه جمعه بـه مـسائل منطقه خود از يك سو و آگاهي آنان بر تحولات سياسي و اجتماعي جامعه از سوي ديگر،نهاد نماز جمعه مي تواند به نحوي بر نهادهاي اجتماعي و سياسي تأثير گ ذاشته و آنان را بـا يـكديگر هماهنگ كرده و در راستاي اهـداف كـلان نظام جهت دهي نمايد.
7.اميد بخشي به جامعه،يكي ديگر از كاركردهاي اجتماعي نماز جمعه است.در واقع آشنا كردن جامعه با وضعيت موجود،تعديل و كنترل توقعات متناسب با امكانات و ترسيم آينده اي روشن،موجب اميدبخشي جامعه مي شود.
8.نماز جمعه مـي تواند تـعلقات گروهي،قومي، نژادي و زباني را به سمت تعلق و هويت ديني سوق دهد؛زيرا اسلام به عنوان يك عامل وحدت بخش،مورد توافق تمامي جمعيت كشور مي باشد.
با توجه به اينكه تمايزپذيري و بخشي شدن اجزاي مختلف جامعه در ايران به سرعت در حـال رشد اسـت و روز به روز تـعداد قابل توجهي از مردم جذب كانال هاي ارتباطي بيگانه مي شوند،رسانهء نماز جمعه بايد در اسرع وقت نسبت به جلوگيري از اين گرايش ها اقـدام كرده و با به كارگيري روش هاي نوين تبليغ،مانع نفوذ گستردهء رسانه هاي بيگانه شوند.
نماز جمعه بـه عـنوان يـك حلقهء واسط ميان رأس هرم سياسي و قاعدهء جامعه،عمل مي كند و انتظارات و توقعات مردم را به حكومت منتقل مي كند و از آن طرف،نظرات و سـياست هاي دولت را بـه مردم اعلام مي كند.نيز با پيگيري نيازهاي مردم،سياستگذاران را در جهت برآورده ساختن انتظارات مردم ياري مي رساند و بـا آگـاه سـازي مردم نسبت به برنامه ها و سياست ها،راهكارهاي مشاركت مردم در اجرايي شدن سياست ها را مشخص ساخته و آنها را در امور مربوط به جـامعهء خود سهيم مي نمايد.