خاندان مجتهدي يكي از خاندان هاي عالم خيز و بنام تبريز در دوره قاجاري و اوايل پهلوي است. اجداد وي تا پنج نسل از علماي معروف تبريز به شرح زير: پدر مرحوم ميرزا عبدالله مجتهدي، حاج ميرزا مصطفي مجتهدي (متوفي به سال 1337 ق) جد ايشان حاج ميرزا حسن مجتهد (متوفي به سال 1337 ق) و نياي ايشان حاج ميرزا باقر (متوفي به سال 1285 ق) و حاج ميرزا احمد مجتهد (متوفي به سال 1265 ق) همه از خاندان علم و مجتهدان بوده اند (جعفريان، 1381، ص 11).
حاج ميرزا احمد سرسلسله ي خاندان مجتهدي تبريز، مردي فرهيخته، فقيه و اديب بود؛ فرزندان مجتهدي داشت از آن جمله ميرزا جوادآقا مجتهد (متوفي به سال 1313 ق) از شاگردان شيخ انصاري كه در جريان مبارزه با امتيازنامه ي تنباكو در آذربايجان محور مبارزات به شمار مي رفت (بامداد، ج 1، 1371، ص 306)
حاج ميرزا حسن مجتهد كه در جريان مشروطيت آذربايجان حضور فعالي داشت، فرزند حاج ميرزا باقر بود. حاج ميرزا خليل و حاج ميرزا مصطفي دو فرزند حاج ميرزا حسن مجتهد و از علماي معروف تبريز بودند. پدر حاج ميرزا عبدالله مجتهدي- حاج ميرزا مصطفي مجتهدي- در سال 1317 ق به نجف اشرف مهاجرت كرده بود و بعد از هشت سال استفاده از درس و محضر آخوند خراساني و آيت الله طباطبايي يزدي به واسطه ي كسالت در سال 1325 ق به اتفاق عائله و برادر خود به ايران مراجعت نمود كه مصادف با حوادث انقلاب مشروطيت در تبريز و درگيري پدر- حاج ميرزا حسن- و علما با مشروطه خواهان بودند. از اين رو به ناچار مدتي را در اطراف تبريز سپري و در سال 1326 ق به تهران عزيمت كردند و بعد از دو سال به تبريز بازگشتند (رازي، ج 3، 1352، 327). ميرزا عبدالله مجتهدي پس از گذراندن دروس اوليه نزد پدر و ديگر اساتيد تبريز پس از فوت پدر، نزد عمو (آيت الله حاج ميرزا خليل مجتهدي) و آيت الله حاج ميرزا رضي به ادامه تحصيل پرداخت و در سال 1344 ق براي تكميل تحصيلات خود راهي حوزه ي علميه ي قم شد. در قم از محضر آيت الله عبدالكريم حائري يزدي، آيت الله يثربي كاشاني و آيت الله حاج شيخ محمدرضا اصفهاني استفاده نمود (همان). در اين سال ها با چهره هاي برگزيده ي حوزه ي علميه ي قم از جمله امام خميني و ساير مراجع و علما هم درس و هم بحث بود. وي پس از تكميل تحصيلات خود در سال 1350 ق به تبريز بازگشت و تا زمان رحلت در تبريز ساكن بود (جعفريان، 1381، ص 13). آيت الله ميرزا عبدالله مجتهدي هنگام سفر امام به همراه آيت الله سيد محمدصادق لواساني به تبريز ميزبان ايشان بود (همان، 396). وي از جمله نوابغ روزگار بود. علاوه بر فقه و اصول در ادبيات فارسي و عربي، تاريخ اسلام و ايران، احاطه ي كامل داشت؛ ضمن آنكه به زبان و ادبيات تركي، انگليسي و فرانسه و روسي مسلط بود (مجتهدي، 1327، ص 145). در جلسات ادبي كه از ادبا و فضلاي آذربايجان تشكيل مي شد شركت مي كرد و دو زندگي علمي متفاوت داشت: در بخشي از آن به سبك دانشگاهي، تحقيق و تأليف مي نمود و مقالات علمي خود را در مجله ي دانشكده ي الهيات دانشگاه تبريز با نام مستعار «عطارد» منتشر مي نمود. در بخشي ديگر به عنوان يك عالم ديني براي طلاب علوم ديني تفسير قرآن مي گفت كه فقط در سال 1325 ش به واسطه ي سلطه ي فرقه ي دموكرات تعطيل گرديد. در امور خير اجتماعي هم حضور فعال داشت (مجتهدي، 1327، ص 146). از وي بيش از پنجاه رساله در موضوعات مختلف ديني، تفسير، اخلاق و تاريخ بر جاي مانده است. از جمله آثار ارزشمند وي خاطرات سال هاي 1324 و 1325 ش از دوران سلطه روس ها و فرقه ي دموكرات بر آذربايجان است كه توسط حجت الاسلام رسول جعفريان منتشر شده است (جعفريان، 1381).
آيت الله ميرزا عبدالله مجتهدي با برخي از مراجع تقليد دوستي داشت و نماينده ي آيت الله شريعتمداري در تبريز بود. با شروع نهضت اسلامي، در جريان تصويب لايحه ي انجمن هاي ايالتي و ولايتي در تبريز همگام و همراه با علماي بزرگ آذربايجان چون آيت الله بادكوبه اي، آيت الله گرگري، آيت الله سيد حسن انگجي، آيت الله سيد محمدعلي قاضي طباطبايي به مبارزه پرداخت. علماي آذربايجان در اولين اقدامات خود تلگراف اعتراض آميزي خطاب به آيت الله سيد محمّد بهبهاني ارسال كردند (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 24) و در ادامه اعلاميه اي در اعتراض به تصويب لايحه ي انجمن هاي ايالتي و ولايتي منتشر كردند (همان، 47).
در حوادث محرم/ خرداد سال 1342 آيت الله مجتهدي يكي از علماي فعال و حاضر در صحنه بود. در پي دستگيري امام خميني (ره) و قيام 15 خرداد، اعتراض اعتصاب بازار تبريز با دستور و اشاره ي آياتي چون آيت الله قاضي طباطبايي و وي ادامه يافت (نيكبخت، 1380، ص 179). با دستگيري و زنداني شدن امام خميني عده اي از مراجع عظام تقليد و علماي شهرستان ها در تير ماه براي حمايت از ايشان به تهران مهاجرت نمودند. آيت الله مجتهدي از جمله علماي مهاجر آذربايجان به باغ ملك شهر ري بود (همان، 183- 182). هم زمان حكومت پهلوي بر آن بود انتخابات دوره ي 21 مجلس و مجلس سنا را برگزار كند كه علما و مراجع با صدور اعلاميه هايي انتخابات را تحريم كردند (همان، اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 97- 95)
در مهر ماه سال 1342 علماي آذربايجان اعلاميه اي مفصل در تشريح وضعيت جامعه و سياست هاي ضدمذهبي رژيم منتشر كردند (همان، 103- 100 و 103). با شدت گرفتن مبارزات علما، ساواك آذربايجان شرقي با كنترل و مراقبت در گزارشي از ساواك مركز خواست دستگيري و تبعيد تا عده اي از علما را دستگير كند كه در مرحله ي اول آيات سيد احمد خسروشاهي، قاضي طباطبايي و سه تن از وعاظ انقلابي دستگير و به تهران اعزام شدند. نام آيت الله مجتهدي هم براي دستگيري و تبعيد در مرحله ي بعد در نظر گرفته و به ساواك تبريز اعلام شده بود (ياران امام به روايت…، شهيد آيت الله سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، صص 35 و 47). پس از دستگيري و تبعيد آيت الله قاضي طباطبايي از تبريز، بيت آيت الله مجتهدي يكي از كانون هاي تجمع و تظلم مردم بود (نيكبخت، ص 202). مشهور است واقعيت كاپيتولاسيون را ايشان به امام شرح كرده است (جعفريان، 1381، ص 397). در جريان دستگيري تعدادي از دانشجويان و جوانان مسلمان در سال 1351 علماي آذربايجان با ارسال نامه هايي
خطاب به مراجع خواستار وساطت آنها شدند (اسناد انقلاب اسلامي، ج 1، ص 353).
سرانجام آيت الله ميرزا عبدالله مجتهدي در هجدهم جمادي الثاني 1396/ 27 خرداد 1355 در مشهد مقدس درگذشت و پس از تشييع جنازه در صحن عتيق حرم رضوي به خاك سپرده شد (آرشيو شخصي نگارنده، زندگينامه ي خطي خودنوشت مرحوم ابوالقاسم مجتهدي برادر آيت الله مجتهدي).
منابع
1. آرشيو شخصي نگارنده، زندگينامه خودنوشت مرحوم ابوالقاسم مجتهدي، 1372٫
2. اسناد انقلاب اسلامي، ج 1 و 3، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1374٫
3. بحران آذربايجان (سال هاي 1324- 1325 ش)، خاطرات مرحوم آيت الله ميرزا عبدالله مجتهدي، به كوشش رسول جعفريان، تهران، مؤسسه ي مطالعات تاريخ معاصر ايران، 1381٫
4٫ شريف رازي، محمّد، گنجينه ي دانشمندان، ج 3، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 1352٫
5٫ مجتهدي، مهدي، رجال آذربايجان در عصر مشروطيت، مؤلف، 1327٫
6٫ نيكبخت، رحيم، اسمعيل زاده، صمد، زندگي و مبارزات شهيد آيت الله قاضي طباطبايي، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1380٫
7. ياران امام به روايت اسناد ساواك، آيت الله شهيد سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1378٫
جولای 102015