مارس 022017
 

ذات اقدس ربوبی در قرآن کریم فرمود: «الَّذِینَ إِن مَّکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلَواهَ» (7) «مؤمنین کسانی هستند که چون در زمین به آن ها حکومت و قدرت دادیم نماز را برپا بدارند».امام علی علیه السلام در نامه به جناب محمّد بن ابوبکر نوشت: «واعلم انّ کلَّ شَیْ ءِ من  عملک تَبَعٌ لِصَلاتِک»؛(8) «بدان که تمام کارهای تو تابع نماز توست». این پیام امیرالمؤمنین علیه السلام برای همه مسؤولین حکومت اسلامی است که باید به آن توجّه لازم را داشته باشند.

 

حال که نماز جمعه از مهم ترین نمازهای واجب بوده و دارای دو بعد سیاسی و عبادی است، طبعاً مهم ترین وظیفه حاکمان مؤمن برپایی آن است، لذا تا زمانی که رسول خداصلی الله علیه وآله در مکّه حضور داشتند و فافد قدرت و حکومت بودند، نتوانستند نماز جمعه را برپا نمایند، از این رو به محض اینکه در آستانه ورود به شهر مدینه قرار گرفتند اوّلین اقدام آن حضرت اقامه نماز جمعه بود.

امام راحل عظیم الشان نیز با تأسّی از رسول خداصلی الله علیه وآله پس از تشکیل حکومت و تثبیت پایه ها و ارکان نظام اسلامی، در همان ابتدا مرحوم حضرت آیت اللَّه طالقانی رحمه الله را به امامت جمعه تهران منصوب و به تدریج در سراسر کشور پهناور ایران این سنّت محمدی صلی الله علیه وآله را احیا نمودند.

از نظر امام علی علیه السلام ضرورت تشکیل نماز جمعه به اندازه ای است که فرمود: «العشیرهُ إِذا کانَ علیهِمْ امیرٌ یُقِیمُ الحدودَ عَلَیهِم فقد وجَبَ علیهم الجمعهٌ وَالتشریق»؛(9) «هرگاه طایفه ای امیری داشته باشند که بر ایشان اجرای حدود کند نماز جمعه و رفتن به منی در ایام تشریق بر آن ها واجب است».

قال علی علیه السلام: «لایَصِّحُ (لایصلح) الحُکمُ ولا الحدود ولا الجمعه إلّا بإمامٍ»؛(10) «امام زین العابدین از جدّ بزرگوارش حضرت علی علیه السلام نقل فرمود که قضاوت و اجرای حدود و اقامه نماز جمعه از شؤونات امام و به اذان او صحیح است».

بنابراین از دیدگاه امام علی علیه السلام صحّت و مشروعیت نماز جمعه 

به وجود امام عادل است.

در کتاب سلیم بن قیس که اولین کتاب در عصر امام علی علیه السلام و مورد تأیید ائمه علیهم السلام است، آمده است: قال علی علیه السلام: الواجبُ فِی حُکم اللَّه وَحُکم الإِسلام علی المُسلمینَ بعدَ ما یموتُ امامُهُم أو یُقْتَلُ ضالاًکان أَوْ مهتدیاً، أَنْ لا یعمَلوا عملاً ولایُقَدِّموا یداً ولا رِجْلاً قَبْلَ أَنْ یَخْتاروا لاَنْفُسِهِم اماماً عفیفاً، عالماً ورعاً، عارفاً بالقضاء والسّنهِ یَجْبِی فَیئهمُ و یُقیمُ حجَّهم وَجُمَعَهُم وَیَجبِی صَدقاتِهمْ؛(11) یعنی در حکم خدا و اسلام، بر مسلمین واجب است که هرگاه پیشوای شان بمیرد یا کشته شود، چه گمراه باشد یا هدایت یافته، برای هیچ کاری گامی‌برنداشته و دست پیش نکشند مگر آنکه اوّل برای خود، رهبری پاکدامن، دانا، با تقوا و آگاه به قضاوت و دین انتخاب کنند تا او مالیات ها را جمع آوری نموده، حج و نماز جمعه را برپا کند و صدقات (زکات) آنان را گرد آورد.

حکومت اسلامی، نظامی است که ایجاد و بقای آن به حضور امّت اسلامی و پشتیبانی آنان بستگی دارد.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: لولا حضور الحاضر وقیام الحجه بوجود الناصر؛(12) اگر مردم به صحنه نمی آمدند و بدین وسیله حجت اقامه نمی شد حکومت را در این شرایط نمی پذیرفتم (زیرا توفیقی حاصل نمی شود). و استمرار حضور امّت اسلامی به ولایت پذیری و نیز به کمک نماز جمعه است که دوام حضور عمومی را تضمین می نماید، همان طور که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد صدق این مدّعا هستیم.

دشمنان انقلاب اسلامی به قصد براندازی نظام، تخریب عقیده به ولایت و به قصد برهم زدن جماعت جمعه، تلاش های مذبوحانه زیادی کرده اند؛ از جمله: شهادت شهدای محراب و ترور ائمّه 

جمعه و انقجار در مراسم نماز جمعه، شاهد این ادّعاست، ولی په لطف الهی این توطئه ها به جایی نرسیده است.

همان طور که اقامه نماز جمعه و نصب ائمّه جمعه به عهده حاکم اسلامی است، حضور اعضاء حکومت در نماز جمعه از حضور امّت ضروری تر و مهم تر می باشد. کرسی خطابه جمعه، زبان متقابل امام و امّت است. امام جمعه، منصوب امام و حاکم عادل است، چنانچه از یک طرف سخنگوی اصل نظامی اسلامی است که مبتنی بر ولایت است و از طرف دیگر منعکس کننده نظرات و پیشنهادات و نیازمندی های امّت اسلامی و ولایت مدار است و با داشتن شرایط منتقد و ناصح، امین دولت و ملت می باشد.