درآمد
اندیشه های اجتماعی حضرت امام خمینی(قدس سره) بر محور تعالیم اسلام و فرهنگ اهل بیت(ع) از چنان جامعیت، عمق، تیز بینی و همهسو نگری برخوردار است که انسان را به شگفتی وا میدارد و مسحور آن وجود کم نظیر میسازد.
این اندیشه ها، به خصوص از رهنمودها و پیامهای وی در زمینه مسائلی همچون: حج، نماز جمعه و جماعت، انقلاب اسلامی، روز قدس و مسأله فلسطین، جنگ و دفاع مقدس، آمریکا و استکبار جهانی، مسائل فرهنگی و دانشگاهی، محرّم و فلسفه عزاداری، گروهکهای سیاسی، استقلال و هویت ملی و مکتبی و… آشکارتر است. با صراحت میتوان آن پیشوای فقیه و فقیه فرزانه را مردی فراتر از زمان و متعلق به «فردا»های تاریخ دانست، که هنوز آنگونه که باید، شناخته نشده است.
نگرش امام امت به مسأله «نماز جمعه» و نقش اجتماعی ـ سیاسی آن به عنوان یکی از شؤون وابسته به بُعد ولایت و رهبری در اسلام، نگاهی است ژرف، جامع و بیدارگر. مقالهای که پیش رو دارید، نگاهی به این مسأله مهم است، از منظر نظر آن بزرگ مرد دور اندیش و ژرف نگر.
جایگاه نماز جمعه
فریضه شکوهمند «نماز جمعه»، یکی از جلوههای بُعد سیاسی ـ اجتماعی اسلام است که پیامبر(ص) در نخستین روزهای هجرت به مدینه، بنیانش را نهاد، تا مرکزی برای اجتماع هفتگی مردم و پایگاهی برای طرح مسائل اجتماعی ـ سیاسی و بسیج نیروها و آمادگی برای رزم و بیداری عمومیِ امت اسلامی باشد. وجود سوره ای از قرآن به نام «جمعه» نیز گویای این اهتمام ورزی به این سنت با اهمیت است.
تاریخچه نخستین نماز جمعه پیامبر خدا(ص) و خطبه آن حضرت در آن هنگام، همچنین بررسیِ سیر برگزاری این شعار با شکوه در دورههای بعد و در عصر خلفا و قرون پس از صدر اسلام، در این مختصر نمیگنجد و هدف از این نوشته هم، تحلیل تاریخی نماز جمعه نیست، ولی به هر حال، گفتنی است این مراسم، که منبر ندای اسلام و دعوت به تهذیب نفس و بصیرت مسلمانان و روشنگری افکار بود، در عصر خلفا تبدیل به وسیلهای در جهت اهداف قدرتهای جور گشت و خطبای جمعه، رسالت حقگویی و تقوا آموزی را از یاد بردند و بیشتر سخنگوی حکّام و سلاطین جور و مبلّغ اهداف کامجویانه آنان شدند.
در میان علمای شیعه و مجتهدان مذهب اثنی عشری نیز که معتقد به ولایت و رهبری معصومین و ولایت حق بودند، به همان علت که یاد شد ـ و دیگر عوامل… ـ متروک ماند و حتی از سوی برخی عالمان شیعه، اقامه آن در عصر غیبت تحریم شد. البته برخی هم از دیرباز، به وجوب اقامه آن فتوا دادند و در این باره «رساله»های متعددی نگاشتند.(2)
در دوران غیبت کبری، که فقها بسط ید و قدرت اجرایی و حکومت نداشتند، نه خود اقامه جمعه میکردند (جز اندکی از ایشان) و نه شرکت در نمازهای جمعه وابسته به دربارهای سلاطین را شایسته میدیدند؛ زیرا این سِمَت را از مختصات حکومت صالح اسلامی و اختیارات ولیّامر مسلمین میشمردند و بر پا کردن آن را، بدون حکم و نصب از سوی حاکم مشروع اسلامی، مجاز نمیدانستند.
به عنوان نمونه، امام خمینی(قده) در این زمینه میفرماید: «امامت جمعه از مناصب مربوط به ولیّ امر است و کسی بدون نصب، نمیتواند تصدّی کند.»(3)
در پی پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت «فتوا» و نفوذ «ولایت فقیه»، این سنت اسلامی که سالها متروک و مهجور مانده بود، دیگر بار احیا شد و سنگرهای نماز جمعه، پایگاه و جایگاه حراست و حمایت از قرآن و نظام اسلامی و محور وحدت مردم و سنگر دفاع از ارزشهای انقلاب گردید و به همین دلیل نیز، مورد هجوم تبلیغاتی دشمنان انقلاب گشت. شهادت خونین «شهدای محراب» نیز، جایگاه مهم و نفاق سوز و دشمن شکن این سنگر عظیم و حساسیت دشمن نسبت به این مراسم و تجمّع مردمی را میرساند.
امام راحل، نقشی بسزا در احیاگری این سنت دینی داشت و دعوتش به سنگربانیِ امت و ائمه جمعه از این پایگاه معنوی برای حضور سیاسی، بر همگان روشن است.
مبنای این نوشته، تحلیل این مسأله حساس، از دیدگاه امام امت(قده) است و محور مطالعه، مجلّدات «صحیفه نور» و دیگر آثار و دیدگاههای وی در «تحریر الوسیله» و… میباشد. لذا هم بعد سیاسی و اجتماعی و فقهیِ مسأله مورد کاوش قرار گرفته است، هم وظیفه حسّاس امامان جمعه، هم شیوه برخورد آنان با مردم و مسؤولان و مسائل جامعه، هم وحدت بخشیِ این عبادتِ سیاسی ـ الهی، هم محتوای خطبهها و سلوک شخصی ائمه جمعه و بازتاب آن در دیدگاهها و داوریهای مثبت و منفی مردم.
نماز جمعه، سنگر وحدت و عزت
تعابیر شگفتی که حضرت امام، در حکمها، سخنرانیها و پیامهای خویش نسبت به جایگاه والای نماز جمعه داشتهاند، به روشنی بعد سیاسی و اجتماعی آن را میرساند. در اینگونه پیامها، یا صحبتهای مردمی، یا دیدارها با ائمه جمعه و جماعات، از نماز جمعه به عناوینی
چون: «دژ مستحکم»، «سنگر اسلامی»، «امر مهم»، «فریضه وحدت آفرین و دشمن شکن»، «نماز پرصلابت جمعه»، «فریضه الهی»، «نماز وحدت بخش»و… یاد کرده است.
تعبیرهای تأمل برانگیزی هم نسبت به وظیفه ائمه جمعه و نقش اجتماعی آنان دارد که چند نمونه یاد میشود:
«آشنا ساختن به وظایف خطیر و…. در راه خدمت به اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران».
«بر حذر داشتن از اختلاف و تفرقه»(4).
«آشنا ساختن مردم به وظایف خطیر و…. به خصوص در این برهه تاریخی انقلاب اسلامی و دعوت مردم به استقامت و پایداری و وحدت و یکپارچگی در برابر توطئههای دشمنان اسلام»(5).
«گوشزد کردن مسائل اجتماعی و سیاسی اسلام به ملت و آشنایی به وظایف شرعی و ملی».(6)
«حفظ وحدت و همبستگی اهالی محترم».
«آشنا ساختن مردم به وظایف اسلامی و انقلابی».(7)
این تعبیرها تکرار مضمون واحدی است در اهمیت این وظیفه سنگین هدایت و ارشاد، وحدت آفرینی و آگهی بخشی که بر دوش ائمه جمعه نهاده شده است.
نماز جمعه، نماد حکومت و هدایت جمعی
نماز جمعه، مظهر شکوه امت اسلامی است. از این رو، میان محل برگزاری دو نماز جمعه باید سه میل فاصله باشد، تا مردم حضوری شکوهمند داشته باشند و اگر دو نماز جمعه در حد و محدودهای کمتر از مسافت یاد شده برگزار شود، هر دو نماز باطل است و هرگاه در محلی بخواهند نماز جمعه برپا کنند، باید احراز کنند که در محدوده یاد شده، نماز جمعه دیگری برگزار نمیشود.(8)
نماز جمعه، خاص شهرها و مراکز استانها نیست، بلکه هر جا جمعیتی باشد، برگزاری نماز جمعه لازم است. به فتوای امام راحل:
«نماز جمعه در صورت وجود شرایط، برای روستاها و مناطق پرجمعیت هم واجب (وجوب تخییری) است، آنگونه که بر مردم شهرهای کوچک و بزرگ واجب است، حتی بر چادر نشینان و عشایر هم اگر در منطقه خود ساکناند، واجب است.»(9)
در نمونههایی از بیانات حضرت امام(قده) که آورده میشود، جایگاه مهم و والای این نماز و نقش آن در مجموعه غنی مکتب و بیدارگری اندیشهها بیان شده است و مسلمانان را، چه در داخل کشور و چه در فراسوی مرزها، به اهمیت و نقش اجتماعی آن توجه میدهد:
«در روز جمعه که اجتماعات میشود، دو سوره انتخاب شده است و امام را دعوت کردهاند که آن دو سوره را بخواند. در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقین. در سوره جمعه، راجع به بعثت رسول اکرم و سرّ بعثت رسول اکرم ذکر میفرماید که پیغمبر اکرم مبعوث شدهاند از برای اینکه «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» بعثت برای این است که مردم را تزکیه کنند… سرّ بعثت رسول اکرم تزکیه امّت است و تعلیم و تربیت امّت، آن هم تعلیم تمام قشرهای تعلیم، که کتاب و حکمت، تمام قشرهای تعلیمات را واجد است…»(10) «این نماز جمعهای که الآن همه جا هست، شما ببینید چه برکتی است این نماز جمعه، واقعا اگر انسان بگوید اگر نبود الا این نماز جمعه… برای ما خیلی کار شده بود.»(11) «برپایی نماز جمعه، یکی از برکات بسیار عظیم اسلام بود که مع الأسف قبل از پیروزی انقلاب در بین علمای شیعه بسیار کم جلوه و برادران اهل سنت هم که اقامه میکردند، خطبههایشان محدود به حدودی خاص بود. اما امروز از برکت نماز جمعه است که ملت از خانه هایشان بیرون ریخته و در مراکز نماز جمعه اجتماع و با یکدیگر تفاهم میکنند و به مسائل سیاسی و دینی گوش میدهند که این مسأله بسیار ارزشمند است.»(12)
«منصب امامت جمعه؛ یعنی منصب تماس روحانیت با ملّت و روحانیت با مجلس و دولت، و این از اموری است که با دست توانای ائمه جمعه انجام میگیرد، که امید است هر روز بیشتر و بهتر انجام شود و جمعیتها بیشتر بیایند و این سنت حسنهای باشد که برای مردم و آیندگان محفوظ بماند.»(13)
از این بیانات، نمونههای متعددی است که در این محور به همین چند جمله بسنده میشود.
بُعد سیاسی
ابعاد سیاسی اسلام، در تعدادی از احکام و دستورها و قوانین اجتماعی آن آشکارتر است. نماز جمعه نیز یکی از این فریضههای عبادی ـ سیاسی است و اگر بُعد سیاسی آن مورد غفلت قرار گیرد، از تأثیر اجتماعی آن در سرنوشت عمومی مردم و جهت دهی فکری و فرهنگ سازی کاسته میشود.
نیروی متراکم امت در تجمعات نماز جمعه، بستری مناسب برای طرح مسائل مهم سیاسی، تجهیز عمومی، آگاهی بخشی ملی و بسیج تودهها و خنثی سازی توطئهها است و حضرت امام(قده) بارها به این بُعدِ نماز جمعه اشاره فرموده است. در یک جا میفرماید:
«با توجه به وضع زمان و احتیاج مسلمانان در هر منطقه به اتحاد و همبستگیِ بیشتر و آشنایی بهتر با مسائل روز و وظایف خطیری که دارند، مقتضی است در هر محلّ، روزهای جمعه اقامه نماز جمعه بشود و در ضمن انجام این فریضه الهی، هدف مزبور به خوبی تأمین شود.»(14)
در موردی دیگر، در حکم امامت جمعه امام جمعه دیگری چنین رهنمود میدهد:
«بدین وسیله جنابعالی به امامت نماز جمعه شهر مزبور منصوب میشوید، که ان شاء الله ضمن اقامه این فریضه بزرگ الهی، مردم را به وظایف خطیر و حساسی که دارند آشنا ساخته، به وحدت و اتفاق دعوت کنید و از اختلاف و تفرقه بر حذر دارید.»(15)
اینکه نصب امام جمعه از شؤون و اختیارات رهبری و ولایت است و ائمه جمعه ، منصوبین از طرف حاکمیت اسلامیاند، جلوه دیگری از بعد سیاسی آن را نشان میدهد. حضرت امام در پاسخ به استفتایی نسبت به اذن حاکم شرع در اقامه این نماز، چنین پاسخ میدهند:
«منصب امامت جمعه، بدون نصب ولیّامر مسلمین ثابت نمیشود.»(16)
از این جایگاه رفیع است که مبانی سیاست دینی اعلام و ترویج میشود و مصالح امت اسلامی در جهان تبیین میگردد. به کلمات آن پیشوای راحل دقت کنید:
«مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است. در روز جمعه با خطبه جمعه، مطالب سیاسی، مطالب مربوط به جنگها، مربوط به سیاست مُدُن، اینها در مسجد درست میشده است.»(17) «در خطبه نماز جمعه، مقدّرات مملکت باید بیان شود. مسائل سیاسی که در مملکت جریان باید پیدا کند. مسائل اجتماعی که در مملکت باید جریان پیدا کند. گرفتاریهای مسلمانها، اختلافات مسلمانها در آن خطبهها باید طرح بشود و رفع بشود… نماز جمعه عبادت است، لکن عبادتی که مدغم در سیاست است، سیاست در عبادت مدغم است.»(18) «نماز جمعه یک اجتماع سیاسی [است] در عین حالی که عبادت است. در خطبه نماز جمعه باید مسائل سیاسی روز مطرح بشود، گرفتاری مسلمانها طرح بشود.»(19)
در سخنی دیگر، در اجتماع ائمه جمعه و جماعت جهان (نه تنها ایران) به ابعاد سیاسی آن تصریح کرده و رسالتِ ائمه جمعه را از این محور چنین ترسیم فرمود:
«در خطبههای نماز جمعه، در ادعیهای که میخوانید، خطبههای شما همانطور که در صدر اسلام خطبهها یک جنبه سیاسی داشته است، نماز جمعه یک اجتماع سیاسی است نماز جمعه یک عبادتِ سرتاپا سیاسی است و معالأسف در جاهایی انسان میبیند که نماز جمعه ابدا مربوط به چیزهایی که ملتها به آن احتیاج دارند، چیزهایی که مسلمین، اجتماع مسلمین بر آن احتیاج دارند، خبری نیست…. میتوانند به صراحت، وقتی میبینند حکومتشان بر خلاف اسلام عمل میکند،
بگویند. نمیتوانند، با دعا، با خطبه، و بطور کلی با ظالمین، بطور کلی با متجاوزین، با مخالفین اسلام معارضه کنند، خطبهها را نگذارند یک یا چند تا دعا باشد و یک یا چند تا ذکر باشد… شما باید در کشورهای خودتان، در خطبههای نماز جمعه خودتان که برای همین مقصد نماز جمعه به پا شده است، در ادعیه خودتان، در زیارات خودتان، در هر چه رفت و آمد دارید، مصالح اسلامی را مطرح بکنید، مصالح اجتماعی مردم را مطرح بکنید، مسائل خصوصی نگویید، مصالح اجتماعی را بگویید، بگذارید اگر شما این را گفتید، نمازتان را تعطیل کنند، مردم عکسالعمل نشان میدهند. اگر دولتی به واسطه خطبههای نماز جمعه نماز جمعه شما را تعطیل کند، با عکس العمل مردم مواجه میشود و همانی است که ما میخواهیم.»(20)
از این نمونهها فراوان است که باز به خاطر پرهیز از اطاله کلام، از نقل آنها پرهیز میشود.(21)
وجوب تخییری
در آغاز نوشته، به تفاوت دیدگاه فقها نسبت به برپایی نماز جمعه در عصر غیبت اشاره شد. عمل متفاوت عالمان دین، به تفاوت دیدگاه فقهی آنان در مسأله بر میگردد.
امام خمینی(قده) وقتی به بحث نماز جمعه میپردازد، آن را در عصر غیبت امام عصر(عج) به عنوانِ «واجب تخییری» میداند و میفرماید: «اگر چه نماز ظهر احوط است، اما نماز جمعه افضل و برتر است».(22)
اهتمام به بهرهوری از نماز جمعه
اصل برپایی نماز جمعه اهمیت والایی دارد. مهمتر از آن، چگونگی اقامه آن و نحوه و میزان بهرهمندی مردم از برپایی آن و خطبههای خطیب و مواعظ ائمه جمعه و ضرورت گوش دادن به خطبهها است، حتی مراعات سطح فکر و زبان مخاطبین هم در راستای همین اهتمام، قابل ملاحظه است.
حضرت امام، از آنجا که هدف از نماز جمعه را اثر گذاریِ تربیتی، ارشادی، آگاهی بخشی نسبت به مبانی دینی و اندیشه سازی نسبت به حاضران در نماز میداند، میفرماید: «احتیاط
آن است که آن بخش از خطبهها که به موعظه، سفارش به تقوا و ذکر مصالح مسلمانان مربوط میشود، به زبان مستمعین باشد و اگر شنوندگان آمیختهای از زبانهای مختلفاند، به زبانهای گوناگون ـ به تناسب حضّار ـ بیان کند.»(23)
تأکید بر لزوم استماع خطبهها، اشاره به اهمیت سیاسی، تبلیغی و ارشادی این عبادت سیاسی دارد. امام راحل میفرماید:
«احوط، وجوب گوش دادن به خطبه هاست، بلکه احتیاط آن است که نمازگزار سکوت کند و بین خطبه سخن نگوید؛ هر چند اقوی کراهت آن است و اگر حرف زدن موجب شود که گوش ندهد و فایده خطبه فوت شود، لازم است ترک کند.»(24)
وقتی از حضرت او سؤال میکنند که وقتی امام جمعه مشغول خطبه خواندن است، برگشتن به چپ و راست یا حرف زدن چه صورتی دارد؟ در پاسخ میفرماید: «مانع ندارد، ولی نباید موجب فوت فایده خطبه شود.»(25) این، لزوم بهرهوری از محتوای خطبهها را گوشزد میکند.
بُعد تأثیر گذار خطبههای نماز جمعه، در سایه سخنوری و تأثیر کلام و فصاحت گفتاری خطیب است. از این رو از شرایط خوب امام جمعه، برخورداری از بلاغت و موقعیتشناسی و مراعات جوانب مختلف است. به فرموده امام خمینی(قده):
«سزاوار است که خطیب جمعه، بلیغ و سخنور باشد، با عباراتِ فصیح و روشن و خالی از پیچیدگی، مقتضای حال را در سخن خود مراعات کند. به آنچه بر مسلمین در جاهای دیگر میگذرد، بویژه آنچه در منطقه خودش میگذرد آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمانان را بداند. شجاع و بی باک باشد و در راه خدا از ملامتِ هیچ ملامتگری نهراسد. در اظهار حق و ردّ باطل، طبق شرایط و مقتضیات، صراحت داشته باشد و آنچه را که موجب اثر گذاری کلامش در دل شنوندگان میگردد، مراعات کند، مثل مواظبت بر اوقات نماز، آراستگی به هیئت و زیّ صالحان و اولیای الهی. کارهایش هماهنگ با موعظهها و نصایحش باشد. از آنچه موجب وهن او و بی اثر شدن کلام او میشود بپرهیزد، حتی از پرحرفی و شوخی و آنچه بیهوده است اجتناب کند و همه اینها به خاطر خدا و مخلصانه و با دوری از دنیاطلبی و ریاست خواهی باشد، تا کلامش در دلها اثر کند.»(26)
وظیفه حساس ائمه جمعه
سنگر والای امامت جمعه، که جایگاهی برای تبیین احکام اسلام و روشنگری اندیشه مسلمانان است، برای آنکه وحدت بخش مؤمنان و خنثی ساز توطئههای مخالفان و معاندان باشد، نیازمند پختگی، متانت، درایت، فصاحت، آگاهی سیاسی ـ اجتماعی ائمه جمعه و قدرت تفهیم مطالب و تهییج افکار و عواطف و برانگیختن به عمل صالح است. ائمه جمعه برای ایفای رسالت عظیم و سنگین خویش، بایستگیهای فکری، علمی و اخلاقی باید داشته باشند تا بتوانند اثر گذارتر باشند.
امام(قده) که احیاگر این سنت جاوید محمدی بود، توصیههای ارزندهای داشت که به برخی از آنها اشاره میشود:
«خطبا هم در خطبههای خودشان مردم را بیدار کنند، مردم را دعوت کنند به صلاح، دعوت کنند به اینکه توطئههایی که در اطراف هست الآن این توطئهها برای محو اسلام است. بیدار کنند مردم را، تا ان شاء الله توفیق حاصل بشود و ملت ما الآن که بیدار است و متوجه است، برسد به آنجایی که همه احکام اسلام در این مملکت پیاده بشود.»(27) «امروز مسؤولیت بزرگی بر دوش همه ما هاست؛ همه ائمه جمعه، همه ائمه جماعت، همه علمای بلاد. امروز خدا دیگر از ما هیچ عذری را نمیپذیرد.»(28)
در دیدار با میهمانان کنگره جهانی ائمه جمعه فرمودند:
«ائمه جمعه که در این هفته در این کشور ستمدیده و انقلابی آمدند و ان شاءالله در فرصتهای دیگر هم این نحو اجتماعات خواهد بود، باید بررسی کنند از علل انحطاط افکار مسلمین و بررسی بکنند که آن چیزی که استعمار را بر مسلمین
استیلا داد و آن عللی که باعث شد استعمار بر همه مقدرات کشورهای اسلامی و همه مستضعفان جهان حکمفرما باشد، آن را ارزیابی کنند در این سمینارها و مجالس مهمشان و راه را، علل را، کیفیت سلطه آنان را بیابند و راه علاج را، چه باید کرد؟ چه شده است و چه باید کرد؟…»(29) «چرا ما به این روز نشانده شدیم که آمریکا از آن ورِ دنیا بیاید و مقدرات کشورهای ما را تعیین کند و مقدرات علمای اسلام را تعیین کند ولو با دست دیگران، و با صراحت بگوید که من منفعت دارم در منطقه و دخالت آشکار در منطقه بکند و مسلمین نشسته باشند و ناظر باشند؟ ای ائمه جمعه همه بلاد اسلامی! مردم را آگاه کنید، این «چرا» را بین مردم بگویید…»(30) «ائمه جمعه در سراسر ایران بالاترین اجتماع را دارند. از این اجتماعات استفاده کنید و جهات شرعی و سیاسی را به مردم تذکّر دهید، آنان را در مقابل شیاطین مجهّز کنید.»(31)
در این زمینهها هم توصیههای حضرت امام بسیار است که به همین مقدار اکتفا میشود.(32)
تعامل با مردم و مسؤولان
مردم، ائمه جمعه را بازوی فکری و سیاسی نظام اسلامی و برگزیدگانی میشناسند که از سوی رهبری به این سِمَت، انتخاب شدهاند. به فراخور حساسیت این مسؤولیت، انتظار از آنان هم بالاست. انتظار موضعی پدرانه، مشفقانه و دلسوزانه دارند. نهادها و ارگانها و مسؤولان اجرایی هم اگر از حمایت ائمه جمعه و مردم برخوردار باشند، بهتر میتوانند به خدمت رسانی برای مردم بپردازند و دخالت در عزل و نصبها و ورود به عرصه کشمکشهای سیاسی و جناحی، آنان را از کارآمدی میاندازد و جوّی متشنّج و محیطی نامطلوب پدید میآورد. امام(قده) در این زمینه نیز در ملاقاتهای متعدد با ائمه جمعه، توصیههای فراوانی داشتند که به چند نمونه اشاره میشود:
«ائمه جمعه بلاد، نصب و عزل نکنند،… ارشاد بکنند دولت را، ارشاد بکنند مأمورین دولت را…. برای حفظ اسلام که شماها پاسدار آن هستید و حفظ حیثیت جمهوری اسلامی که شماها نگهبانان آن هستید. از کارهایی که نباید انجام دهید و از کارهایی که دخالت در امور اجرایی است که با کس دیگری است که انجام دهد، مستقیماً عمل نکنید. ارشاد کنید همه را، نظر ارشادی داشته باشید…»(33) «در بین روحانیون، ائمه جمعه بیشتر از دیگران مسؤولند. سرو کارشان الآن ائمه جمعه بیشتر با مردم است تا سر و کار سایر روحانیون. ائمه جمعه باید خیلی مواظب باشند که خدای نخواسته اگر در جایی چیزی اتّفاق افتاد و چه شد، با جهت روحانی، جهت پدری حل کنند.»(34)
نماز جمعه، محور وحدت
نقش وحدت در دوران انقلاب اسلامی و پس از پیروزی، قابل انکار نیست. برای پدید آمدن وحدت نیز، نیاز به محور وحدت است. این محور، گاهی «شخص» است، گاهی «مکان»، گاهی یک «برنامه» است و گاهی یک سنت دینی یا برنامه عبادی.
دعوت قرآن به «اعتصام به حبل الله» با توجه به این نکته است. وجود شعائری همچون «حج»، «نماز جماعت» و «نماز جمعه» نیز در تعالیم دینی، وحدت آفرین است. حضور مردم در مصلاهای نماز جمعه، بر اساس اعتقادی پاک صورت میگیرد و «تن»ها کنار هم و «دل»ها در هوای هم، وحدتی شکوهمند میآفرینند. این وحدت را باید حفظ کرد. نقش ائمه جمعه و نوع برخوردها و مباحث آنان نیز در ایجاد یا تقویت و یا خدای ناکرده گسستن این وحدت و همدلی، مؤثر است.
امام راحل(قده) در زمینه وحدت بخشی نماز جمعه و ضرورت حفظ این گوهر نفیس، توصیههای زیبا و ارزندهای دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
«اجتماع کنید، نمازهای جمعه را با شکوه به جا بیاورید و نمازهای غیر جمعه را هم، که شیطانها از نماز میترسند، از مسجد میترسند.»(35) «عرض من به روحانیت محترم و ائمه جمعه و جماعت آن است که همیشه آقایان محور وحدت کلمه در مردم بودید، و چنانچه میدانید، امروز بیشتر از هر وقت محتاج به وحدت کلمه هستیم.»(36)
«خطیبهای در جمعه هم همین را بدانند، آنهایی که قبل از نماز جمعه خطبه میخوانند همین را باید بدانند، علما هم که در هر جا هستند، همین معنی را باید توجه کنند که ما امروز، احتیاج داریم به اینکه به قول خدای تبارک و تعالی با تمام وجود عمل کنیم که میفرماید با هم باشیم «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمیعا وَ لا تَفَرَّقُوا»»(37)
محتوای خطبه ها
اهمیت آنچه امام جمعه در خطبهها میگوید، کمتر از اصل نماز جمعه نیست؛ زیرا آنچه به این تجمع پرشکوه، جهت و سازندگی و نقش مؤثر میبخشد، محتوای «خطبه» است. در سایه این محتواها است که نماز جمعه «اقامه» میشود.
آنچه به اثرگذاری محتوای خطبهها میافزاید عبارت است از: نحوه سخن، پیام خطبه، جاذبه خطیب، غنای گفتار و محتوا، مفید و عمومی بودن مطالب. انتقادی که حضرت امام(قده) از نماز جمعهها و خطبههای پیش از انقلاب داشت و با آنچه امروز در جهان اسلام جاری و ساری است، به همین محتوا بر میگردد. دعوت به تقوا و طرح مسائل اجتماعی مسلمانان، تنها جنبه ارشادی ندارد، بلکه از واجبات این نماز و خطبه است که در مباحث فقهی هم بر آن اشاره شده است. پیشتر اشارتی به مضمون و شیوه خطبهها در زمینه تأثیر گذاری بهتر نماز جمعه صورت گرفت.
حضرت امام(قده) میفرماید:
«سزاوار است خطیب در ضمن خطبهاش، آنچه را که مربوط به مصالح دینی و دنیوی مسلمین است یاد کند و آنچه را در کشورهای مسلمانان میگذرد، حالاتی را که سود یا زیان مسلمانان در آنهاست و آنچه را که مسلمانان در معاش و معاد به آن نیازمندند، به آنان خبر دهد و همچنین امور سیاسی و اقتصادی را که در استقلال و عظمتشان نقش دارد و اینکه با سایر ملتها چگونه برخورد کنند و هشدار و تحذیر نسبت به دخالت دولتهای ستمگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین که به استعمار و استثمار آنان میانجامد. خلاصه آنکه نماز جمعه و دو خطبه آن، از موقعیّتهای مهمی برای مسلمانان است ـ همچون مناسبتهای بزرگ دیگری مثل حج و مواقف آن، نماز عید قربان و فطر و… ـ و متأسفانه مسلمانان از وظایف مهم سیاسی خود در این مناسبت و مناسبتهای سیاسی ـ اسلامی دیگر غافل شدهاند. اسلام دین سیاست است، با همه شؤون آن. و هر کس اندک تأملی در احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام داشته باشد، با این حال بپندارد که دین از سیاست جداست، او جاهلی است که نه اسلام را شناخته است، نه سیاست را.»
برای پر محتوا بودن خطبهها، ضرورت دارد که خطیب، در طول هفته مطالعه کند، نیازهای جامعه خود را بشناسد، مسایل مورد ابتلا و مشکلات محیط خود را بداند، از مسایل جاری کشور و جهان اسلام آگاه باشد، در خطبهها و موضوعات آنها، قشرهای آسیبپذیر جامعه را همچون جوانان مورد عنایت خاص قرار دهد، به مسایل فرهنگی و اخلاقی توجه ویژه کند، تا از طریق خطبههای هفتگی، سطح فکر و شعور سیاسی امت را بالا ببرد. جوّ معنوی و اخلاقی جامعه را ارتقا بخشد. در بهبود برنامههای اجرایی به مسؤولان کمک کند. به فرازهایی از رهنمودهای امام خمینی(قده) در این زمینهها اشاره میشود:
«نماز جمعه که مشتمل بر دو خطبه است که در آن خطبتین باید مسایل روز، احتیاجات کشور، احتیاجات منطقه و جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی طرح بشود و مردم مطلع بشوند بر این مسایل.»(38) «باید سعی شود خطبهها پر محتوا باشد در خطبهها، هم باید امر به تقوا و اینگونه مسایل رعایت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت نمایند…»(39) «مسأله دیگر، خطبههای نماز جمعه است. باید مردم را امر به تقوا کنید. امر به تقوا در خطبه اول واجب است و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب [است] مسایل اخلاقی را به مردم بگویید و آنها را به داشتن اخلاق اسلامی ترغیب کنید. مطالب روز را برای مردم بگویید، آنچه در طول یک هفته در کشور اتفاق میافتد، آنها را برای مردم بگویید. مردم را در صحنه حاضر نگه دارید، که آنچه انقلاب و ایران را حفظ کرده، حضور مردم در صحنه است.»(40)
«جای خطبه نماز، جای دعوت به حق است و دعوت به تقوا و مصالح مسلمین را در او گفتن و تعرض به این خردهریزها، اینها از شأن ائمه جمعه خارج است، پرهیز کنند از این معنی.»(41)
سیره شخصی ائمه جمعه
تأثیر نماز جمعه در اندیشه و عمل مخاطبان، تا حدودی به نحوه رفتار و سلوک و سیره فردی ائمه جمعه هم بستگی دارد. آنان که در خطابهها مردم را به تقوا، سادهزیستی، حسن خلق، خدمت به محرومان، آخرت گرایی و پرهیز از تجملگرایی فرا میخوانند، خودشان شایستهتر به رعایت این امورند، چون الگوی جامعهاند و بدون هماهنگی میانِ قول و فعل، مواعظ و گفتار چندان تأثیر نمیگذارد.
ائمه جمعه، به خاطر ساده زیستی و مردمی بودن و توجه به خدا و معنویات داشتن، محبوب دلها میشوند. تجملگرایی و تشریفات، دون شأن روحانیون و ائمه جمعه است. ورود به مخاصمات جناحی و کشمکشهای سیاسی و گروهی نیز با موضع پدرانه آنان نسبت به مردم و مسؤولان، ناسازگار است. امام امت، که خود الگویی شایسته برای همگان، بویژه روحانیون بود، پیوسته به پرهیز از زرق و برق و زخارف دنیا توصیه میکرد و دلبستگی به اینها را از مهلکترین آفات برای علما میدانست. در این زمینه هم، سخنان حضرت امام بسیار است، به چند نمونه اشاره میشود:
«باید توجه کنید که همه مردم متوجه شما هستند. لذا زیّ اهل علم خودتان را حفظ کنید، درست مانند علمای گذشته، ساده زندگی کنید،… امروز سعی کنید زندگیتان از زیّ آخوندی تغییر نکند. اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید، بدانید که دیر یا زود مطرود میشوید، برای اینکه مردم میگویند: ببینید، آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگی میکنند، امروز که دارند و دستشان میرسد، از مردم فاصله گرفتند.»(42) «این طور نباشد که امام جمعهای وقتی در خیابان میآید، خیابان را خلوت کنند و هیاهو به راه بیندازند. این طور چیزها حیثیتشان را در جامعه ساقط میکند. بزرگی شما آقایان به دنیا نیست، بزرگی شما به آخرت است و به اینکه پیش خدا آبرومند باشید.»(43)
اینها گوشههایی از نگرش امام خمینی(قده) در باره جایگاه و پایگاه نماز جمعه، از بعد اجتماعی، سیاسی و فقهی بود. باشد که این سنگر عظیم اسلامی، همواره برپا و با شکوه باشد و «نماز جمعه» همیشه و همه جا، محور وحدت و کانون بیداری و مرکز نشر فرهنگ اهل بیت و پایگاه بیداری و وفاق عمومی گردد.
پی نوشتها
1 .این مقاله به همت محقق و مدرس حوزه حجةالاسلام آقای جواد محدثی نگارش یافته است.
2 . مراجعه شود به بحث علاّمه مجلسی در ج86 بحارالأنوار، صص224 و 226 و… نیز «الذریعه» شیخ آقا بزرگ تهرانی و «نمونهای از تفاسیر»، ج5، صص57 ـ 54
3 . صحیفه نور، ج9، ص4 (در متن حکم ایشان، در نصب شهید آیت الله مدنی به امامت جمعه)
4 . همان، ج19، ص69
5 . همان، ص170
6 . همان، ج7، ص259
7 . همان، ج12، ص185 و 245
8 . تحریر الوسیله، ج1، ص223، مسأله15
9 . همان، ص224، مسأله5
10 . صحیفه نور، ج8، ص265
11 . همان، ج16، ص123
12 . همان، ج17، ص82
13 . همان، ج18، ص151
14 . صحیفه امام، ج10، ص341، حکم امامت جمعه آقا سید روح الله خاتمی.
15 . همان، ص318، حکم امامت جمعه آقای نورمفیدی.
16 . استفتاءات، ج1، ص268، استفتاء 440
17 . صحیفه نور، ج1، ص119
18 . همان، ج3، صص120 و 121
19 . همان، ج9، ص136
20 . همان، ج18، ص276 و 277
21 . از جمله میتوانید در: ج20، ص127، ج11، ص132، ج13، صص124 و 155، ج15، ص247 از صحیفه نور نمونههای دیگری را بخوانید.
22 . تحریر الوسیله، ج1، ص218، مسأله1
23 . تحریر الوسیله، ج1، ص220، مسأله8
24 . همان، ص222، مسأله14
25 . استفتاءات، ج1، ص270 سؤال 447
26 . تحریر الوسیله، ج1، ص222، مسأله14
27 . صحیفه نور، ج13، ص222
28 . همان، ج16، ص5
29 . همان، ج17، ص137
30 . همان، ص142
31 . همان، ص263
32 . ازجمله ر.ک. به: صحیفه نور، ج15، صص238، 250 و 251، ج16، صص11 و 185، ج17، صص94 و 139
33 . همان، ج16، ص210
34 . همان، ج19، ص256
35 . همان، ج12، ص149
36 . همان، ج18، ص238
37. همان، ج19، ص15. در این زمینه نیز: ج15، ص273، ج16، ص156، ج19، ص14 و ج20، ص103.
38 . تحریر الوسیله، ج1، ص221، مسأله 9 از نماز جمعه (طبع مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی).
39 . صحیفه نور، ج8، ص264
40 . همان، ج17، ص83
41 . همان، ص262
42 . همان، ج19، ص157. همچنین مواردی چون: ج9، صص97 و 137، ج15، ص257، ج16، ص156، ج17، ص53 و ج19، ص13
43 . همان، ج17، ص262