شاه عباس دوم، پس از آگاهى از شهرت فيض كاشانى ، از او خواست تا به اصفهان آمده و نماز جمعه را اقامه كند. «1» اين در حالى است كه فيض، شيخ الاسلام نبوده است. وى شرح عدم پذيرش اوليه و پس از درخواست دوم شاه، پذيرش بعدى خود را در رساله شكوائيه- داده است. به علاوه، متن نامه شاه به فيض و پاسخ او نيز برجاى مانده است. اين نامه كه مربوط به سال 1067 هجرى است، به نوعى مكمل رساله شكوائيه است كه در سال 1077 توسط فيض نوشته شده است.
متن فرمان شاه خطاب به فيض كاشانى چنين است:
حكم جهان مطاع شد آنكه، افادت و افاضت پناه، فضائل و كمالات دستگاه، حقايق و معارف آگاه، زبده وايافتگان دين مبين، عمده وارسيدگان مراتب حق و يقين، جامع المعقول و المنقول، حاوى الفروع و الاصول، علّامى، فهّامى، شمس الافادة و الافاضة و الفضيلة و المعالى، مولانا محمد محسن به عنايت بيكران خسروانه مستمال بوده، بداند كه چون پاسدارى شكر هر چيز به ازاى انعام منعم و وجوب اتيان تحميد درخور اكرام مكرم مىباشد، چنانچه هر جزيى از اجزاى موجودات و هر فردى از افراد كاينات مرآت تماشاى شاهد اين مدعا و صحّت واضح اين متمنّاست، از وجه دوام چرخ گردون چون آفتاب عالمتاب روشن است كه سرگرم اين آرزو و از ذكر مدام دريا پيداست كه سرگشته اين جستجوست، و از اين قرار بر گروهى كه از درگاه عنايت كريم مطلق با عطاى گوهر گرانبهاى مذهب حق ائمه اثنا عشر و فرمانرواى نوع بشر كه عمده عطايا و زبده مزاياى بخشاينده عطاياست اختصاص يافته باشند، رعايت اين معنى بيشتر از ديگران لازم و مراعات آن فرض و متحتم است، و چنانچه اين فرقه والا و طبقه معلّى مشغول الذّمه اين واجب الاداء مىباشند، بر واقفان رموز عرفان و عارفان معارج ايقان نيز در مذهب ديندارى و كيش تيقّظ و بيدارى، فرض عين و عين فرض است كه معاضدت حارسان عقود شريعت و حافظان گوهر نواميس امّت نمايند؛ و للّه الحمد و المنّه كه نواب كامياب همايون ما از آغاز طلوع نيّر عظمت و اقبال و عنفوان اهتزاز بهارستان جاه و جلال، به معاونت تأييد حضرت رحمان و خالق زمين و آسمان مراعات امور دين و سلوك مسالك يقين منظور نظر اصابت اثر مىباشد؛ و در اين وقت كه تقويت اين مرام و استحصال اين كام بر سوالف ايام رجحان دارد و مطمح نظر والا و مركوز خاطر معلّى، آن است كه به نماز جماعت كه در حقيقت اداى دين واجبى به شهادت عدول مؤمنين است، قيام نمايد، مىبايد كه چون بر فرمان واجب الاذعان اطلاع نمايند از روى اميدوارى، روانه درگاه جهان پناه شده، تقديم اين امر شريف را كه در حقيقت استرضاى فرمانرواى صورت و معنى است، عمده عبادات و خلاصه طاعات داند و به توجهات شاهانه مستمال و اميدوار باشد. تحريرا فى شهر ربيع الاول سنه 1065
(1). شاه عباس زمانى در مسجد جامع قم، پشت سر فيض كاشانى نماز گذارده است. بنگريد: وحيد قزوينى، همان، ص 186