در ادامه سیاست مذهبی دوره صفوی، نماز جمعه در دوره قاجاریه به صورت امری منصبی از طرف دولت قاجار درآمد؛ اما به موازات از دست رفتن اعتبار تمامی مناصب مذهبی پیشین، منصب نماز جمعه نیز اهمیت خود را در این دوره از دست داد.
در واقع، زمانی كه روابط علما با دولت نادری به دلایل مختلف، از جمله كاهش نفوذ علما ، پس از تصاحب موقوفات توسط دولت و نیز سیاست سنیزدگی نادر به سردی گرایید، با همه همراهی قاجارها، این روابط به بهبودی كامل نرسید و دوگانگی در قدرت سیاسی موجود در جامعه ایران شدیدتر شد. دلیل عمده آن، ناسازگار بودن ساختار سیاسی قاجاریه به عنوان یك حكومت ایلی برای پذیرش موقعیت علما در مجموعه هیأت حاكمه بود. با این حال، سنتهای جاری از عصر صفوی، در برخی از زمینههای مربوط به سیاست مذهبی همچنان ادامه یافت.
یكی از سنّتهای برجای مانده از عصر صفوی، انتخاب امام جمعه از طرف شاه بود.
«قاعده بر این قرار بود كه پادشاه وقت، یك نفر را برای امامت جمعه در هر شهری و حتی در قصبات بزرگ جدا جدا تعیین مینمود». بر این اساس، نام امام جمعه نیز در فهرست وظیفهبگیران دولتی ثبت میگردید.
نام بسیاری از ائمه جمعه شهرهای بزرگ؛ مانند تهران، اصفهان و مشهد در طول دوره قاجاری ثبت شده است. بیشتر ائمه جمعه اصفهان و تهران، از خاندان خاتونآبادی بودهاند و این نشانگر آن است كه این انتخاب، افزون بر معیار علمی، جنبه موروثی نیز یافته است. نكته دیگری هم به مرور مطرح شد و آن پیوند خانوادگی میان دربار قاجاری با خاندان امام جمعه بود. در چنین وضعیتی روشن بود كه بحث «عدالت» در امام جمعه رو به ضعف میگرایید آن گونه كه «امامت جمعه چون از طرف پادشاه وقت به كسی واگذار میشده، چندان جنبه عدالت در آن كس شرط نبوده و فقط شرط آن واگذار شدن از طرف پادشاه بوده است.» امامت جمعه در دوره صفوی، البته صورت موروثی نداشته است. به عكس و به ویژه در دوره اخیر قاجاری، به طور نادر ممكن بود فردی غیر از خاندان امام جمعه كه در اصل از سادات خاتونآبادی بودند، در تهران به این منصب دست یابد.
نكته دیگری دیگری كه در اوایل دوره نادر رخ داد، آن بود كه منصب شیخ الاسلامی و امامت جمعه از یكدیگر تفكیك شد. مرحوم مهدوی در این باره نوشته است: «در اوایل حكومت نادر و قدرت یافتن او، [كه] دو منصب روحانی؛ یعنی منصب امامت جمعه و شیخ الاسلامی در اعقاب علامه مجلسی- علیه الرحمه- قرار گرفته بود» با مخالفت برخی افراد و موافقت نادر، این دو منصب از یكدیگر تفكیك شده؛ مقام شیخ الاسلامی به فرزندان محقق سبزواری واگذار گردید.
مرحوم معلم حبیبآبادی در مكارم الآثار- كه شرح علمای دوره قاجاری از سال 1194به بعد است- پس از یاد از نخستین امام جمعه اصفهان؛ یعنی میر عبد الباقی خاتونآبادی (م 1207)، فهرستی از امام جمعههای این شهر را در دوره صفوی و قاجاری به دست داده است. وی درباره ائمه جمعه اصفهان تا سال 1248 مینویسد: بجز یكی از آنان، چندان در مقامات علمی مهم نبوده و امامت جمعه اصفهان یك جنبهای از ریاست و سیاست و تصرف در امور دنیوی و دولتی، بلكه در مورد دو نفر، جنبه حكومت مطلقه آن شهر را به خود گرفت.»
بیتوجهی به شرایط لازم در امام جمعه در دوره قاجاری و وابسته شدن آنان به حكومت، سبب بیاعتمادی مردم به ایشان شد. در این شرایط، مردم مراجع دینی مستقل را ترجیح میدادند و در برابر امام جمعه نیز، خود را مكلف به دفاع از حكومت میدید. این مسأله را در تحوّلات مربوط به دوره تحریم تنباكو تا مشروطه میتوان دنبال كرد.
به نقل از کتاب صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج1، ص: 272
اکتبر 122014