اکتبر 072014
 

تا آن‏جا كه به تاریخ دوره امامان مربوط می‏شود، باید گفت امام علی علیه السلام در نماز جمعه شركت می‏كرد. نهایت آن كه این كار از روی تقیه انجام می‏گرفته است. هم‏چنین پس از آن كه امام به خلافت رسید، نماز جمعه را اقامه كرد. ضمن روایاتی كه از آن حضرت نقل شده است، آن را یكی از مناصب امام دانسته و بر این نكته تأكید كرده است: «اذا قدم الخلیفة مصرا من الامصار، جمع النّاس، لیس ذلك لأحد غیره». و فرمود: «العشیرة، اذا كان علیهم امیر یقیم الحدود، فقد وجب علیهم الجمعة و التّشریق». و در روایتی از آن حضرت آمده است: «سه چیز است كه اگر با امام خود در انجام آن مخالفت كنی، هلاك می‏شوی: جمعه، جهاد و انجام حج». این گونه روایات، سبب صدور این فتوا در شیعه شده است كه نماز جمعه تنها با حضور امام یا نایب او واجب و برگزار می‏شود.
اما پس از امیر مؤمنان علیه السلام، بحث شركت ائمه علیهم السلام در نماز جمعه، به گونه‏ای دیگر در اخبار منعكس شده است. اخباری وجود دارد كه حضور برخی از ائمه را از روی تقیه عنوان كرده و آمده است كه امام ابتدا نمازش را در خانه می‏خوانده، سپس به مسجد می‏رفته است. برخی از امامان نیز، پس از اقامه نماز، با خواندن دو ركعت دیگر، در واقع نماز ظهر [یعنی جمعا چهار ركعت یعنی نماز ظهر] را اقامه می‏كرده‏اند. این كاری است كه امام سجاد علیه السلام انجام می‏داده‏ و در روایتی از امیر مؤمنان علیه السلام هم بر آن تأكید شده است. ابو بكر حضر می‏گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم شما در جمعه چه می‏كنید؟ حضرت فرمود: شما چه؟ گفتم: من در منزل نمازم را می‏خوانم و سپس به مسجد می‏روم، حضرت فرمود: «كذلك أصنع أنا»؛ «من نیز چنین می‏كنم». روایت دیگری نیز نشان می‏دهد كه روز جمعه، امام برای اقامه نماز جمعه به مسجد نرفته است و توجیه شیخ حرّ عاملی آن است كه چون امام جمعه فاسق بوده، آن حضرت شركت نكرده است.
گویا قدیمی‏ترین گزارش مربوط به اقامه جمعه در جامعه شیعه مربوط به مسجد براثا، مسجدی خارج از شهر بغداد است. این مسجد یكی از مساجد متبرك و مورد علاقه شیعیان بوده و زمانی خطیب آنان در آن مسجد خطبه نماز جمعه می‏خوانده است. راوی این گزارش، ابن جوزی است كه از خطبه خطیب شیعه یاد كرده، اما روشن نیست كه این خطبه نماز جمعه باشد، گرچه شاید بتوان گفت كه از قرائن ذكر شده، می‏توان چنین استفاده‏ای را كرد. ابن جوزی در ضمن حوادث سال 420، با اشاره به خطبه خطیب شیعی در مسجد براثا، به ممانعت حكومت از وی و دستگیریش اشاره كرده و از سندی یاد می‏كند كه در ردّ آن خطبه نگاشته شده و زمینه را برای نصب امام جمعه جدیدی از سوی حكومت فراهم كرده است. در این نامه آمده است كه خطیب شیعه پس از درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله افزود: «و درود بر برادرش آن انسان الهی كه با جمجمه سخن گفت، مرده را زنده كرد و با اصحاب كهف سخن گفت» این سند بسیار تند نوشته شده و در آن، مسجد براثا محل اجتماع كفره و زنادقه خوانده شده است. ابن جوزی در ضمن حوادث سال 349 نیز اشاره به درگیری‏های شیعه و سنی در بغداد و تعطیل نماز جمعه در همه مساجد جز مسجد براثا كرده است.
آدم متز بر اساس گفته‏های ابن جوزی و با اشاره به اینكه این مسجد در دست شیعیان بوده، اقامه جمعه را نیز توسط آنان دانسته است. روشن است كه این وقایع در روزگار آل بویه شیعی بوده است. از این تاریخ جلوتر، حوادث مربوط به سال 313 قابل توجه است؛ خطیب بغدادی با اشاره به منطقه براثا، به مسجد آن اشاره می‏كند كه «گروهی منسوب به تشیع، به قصد اقامه نماز و نشستن به آن مسجد می‏روند. زمانی كه به مقتدر عباسی خبر رسید كه رافضی‏ها برای شتم صحابه و خروج از طاعت در آن‏جا اجتماع می‏كنند، دستور داد تا در روز جمعه، هنگام نماز به آنان حمله كنند. سپاهیان وی پس از حمله، به دستگیری افراد موجود در مسجد پرداختند و آنان را معاقبه و برای مدتی طولانی حبس كردند.
سپاهیان، مسجد را منهدم كردند و با زمین برابر ساختند. این مسجد تا سال 328 خراب بود تا آن كه بجكم آن را بنا كرد. گزارش كامل‏تر را ابن جوزی به دست داده كه این واقعه در روز 24 صفر سال 313 بود و سی نفر هنگام نماز در مسجد حضور داشتند. وی اظهار داشته است كه این افراد اسماعیلی مذهب بوده‏اند.
متأسفانه اطلاعات این مآخذ در مصادر شیعی نیامده و نمی‏توان درباره صحّت و سقم آن‏ها چندان به جد سخن گفت. آنچه مسلم است این كه این مسجد مورد علاقه شیعیان بوده و به ویژه در دوره اخیر، پس از روی كار آمدن بویهیان، امامیه بر آن مسلّط بوده‏اند.
پس از آن، یك متن تاریخی با ارزش از كتاب نقض كه در نیمه قرن ششم هجری تألیف شده در دست داریم كه اقامه جمعه در شهرهای شیعه را گزارش كرده و در عین حال شرط اذن امام برای وجود آن را یادآور شده است. می‏دانیم كه كتاب نقض در ردّ بر كتاب بعض فضائح الروافض نوشته شده كه نویسنده آن، شیعیان را به ترك اقامه جمعه متهم ساخته و عبد الجلیل در پاسخ او چنین نوشته است:
«… از كجا مسلم است كه شیعت نماز آدینه نكند كه معلوم است از مذهب بوحنیفه كه در شهری منعقد باشد كه هر صنفی از اصناف محترفه و صناع [پیشه‏وران و صنعتگران‏] در آن شهر باشند و گر یكی در باید [نباشد] وجوب ساقط باشد و به مذهب شافعی باید كه چهل نفس حاضر باشند تا نماز آدینه واجب باشد و گر كمتر از این عدد باشند، واجب نباشد و به مذهب اهل بیت- علیهم السلام- چنان است كه چون هفت شخص باشند، نماز آدینه دو ركعت واجب باشد بعد از خطبه؛ پس نماز آدینه در وجوب به مذهب شیعت مؤكدتر است از آنكه به مذهب فریقین.»
قزوینی بر آن است تا نشان دهد اقامه جمعه بر حسب آرای فقهی شیعه، سهل‏تر اقامه می‏شود تا بر حسب نظرات فقهی دیگر مذاهب. این همان سخنی است كه علامه و شهید و دیگران از كتاب نهج الفرقان الی هدایة [نهج‏] الایمان عماد الدین طبری آورده‏اند كه: «إنّ الامامیة أكثر ایجابا للجمعة من الجمهور و مع ذلك یشنعون علیهم لتركها حیث انهم لم یجوّزوا الایتمام بالفاسق و مرتكب الكبائر و المخالف فی العقیدة الصحیحة».
صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج‏1، ص: 259