طاهریان اولین حکومت مستقل ایران بودند.
در اوایل قرن سوم، طاهر بن حسین معروف به ذویمینین (درگذشت: 207 هجری قم23 جمادى الثانیة )، یکی از سرداران مأمون عباسی از طرف او امیر خراسان شد و بدلیل آن که عدم اطاعت خود را از مأمون اعلام کرد، اولین حکومت مستقل ایرانی بعد از اسلام در ایران تشکیل شد و حکومت او به طاهریان معروف شد. در زمان طاهریان نیشابور به پایتختی برگزیده شد.
طاهریان در جنگ با خوارج در شرق ایران به پیروزی دست یافتند و سرزمینهای دیگری مانند سیستان و قسمتی از ماوراءالنهر را به تصرف در آوردند و نظم و امنیت را در مرزها بر قرار کردند. گفته میشود که در زمان حکومت طاهریان، به جهت اهمیت دادن آنان به کشاورزی و عمران و آبادی، کشاورزان به آسودگی زندگی میکردند.
پس از آنکه مأمون در سال 204 به بغداد آمد، طاهر به ریاست شرطه (چیزی شبیه ریاست پلیس) در دو سوی شرق و غرب دجله در بغداد منصوب شد و در سال 205 مأمون او را در نتیجهی حادثهای به حکومت شرق خلفت منصوب ساخت.
میگویند طاهر در سال 207 در روز جمعهای بر بالای منبر رفت و نام مأمون را در خطبه ذکر نکرد، روز بعد طاهر را در رختخوابش مرده یافتند.
دولت طاهریان ، اولین دولت اسلامی بود كه در دوران خلافت در ایران به وجود آمد و بخش قابل ملاحظه ای از این سرزمین را به صورت نوع حكومت موروثی محلی از نظارت مستقیم خلیفه بغداد خارج كرد . با این حال، این دولت در كسب قدرت و حفظ آن ، محتاج به اعمال خشونت در مقابل خلفا نشد . طاهر بن حسین ، معروف به – ذوالیمینین – كه این دولت به وسیله وی بنیاد شد ، از موالی وابسته به قبیله خزاعه از اعراب خراسان بود . طاهر تربیت عربی داشت .خاندانش نیز، ایرانی نژاد و فارسی زبان بودند كه از مدتها پیش درپوشنگ ( فوشنج )هرات شهرت و قدرت داشتند .
در اواخر خلافت هارون و دردوره ای كه مامون در خراسان اقامت داشت ، طاهر و پدرش حسین مورد توجه مامون واقع شدند . چون طاهر چند سالی بعد در كشمكشی كه بین مامون و برادرش امین بر سر خلافت در گرفت ، موفق به غلبه بر سپاه امین و تامین خلافت مامون گشت ( 198 ه.ق.) ، در دستگاه خلافت حیثیت قابل ملاحظه یافت . چندی بعد ، از آنجا كه رفع اغتشاشهایی كه در خراسان به وسیله خوارج روی داده بود ضرورت فوری داشت ، و نیز خلیفه هم ترجیح می داد قاتل برادر را از پیش چشم خود دور نماید ، ولایت خراسان را به طاهر تفویض كرد البته ، این تفویض شامل فرمانروایی سیستان و كرمان نیز می شد و مشتمل بر نظارت بر ماور النهر و احیانا فتوحات اسلامی در آن نواحی بود . بدین گونه ، قلمرو حكومت طاهر ، به قول طبری ، از بغداد تا دورترین سرزمینهای شرق را شامل بود .در خراسان طاهر داعیه استقلال یافت و موجب نگرانی خلیفه گشت . اما بعد از مرگ مشكوك وی كه بلافاصله بعد از حذف نام مامون از خطبه نماز جمعه واقع شد (207 ه.ق.) ، خلیفه خود را ناچار دید حكومت خراسان را به پسر وی – طلحه بن طاهر – واگذار كند . البته ، حكومت خراسان در آن هنگام در واقع تحت سلطه و تصرف وی بود . بدین سان ، حكومت خراسان در خاندان طاهر به صورت موروثی در آمد . خلیفه هم به اصطلاح با قبول حكومت طلحه به صورت دست نشانده ، وابستگی آن را به خلافت بغداد اعاده و تامین كرد .